اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

قشم حالم خوش نیست دلم میلرزد قلمم میلنگد

گفتم نرو
به انتهای انزوا
به ته کشیدن نیاز
به درگل ماندن خردلت
به راهی ک پای مرا
زخمی کرده سالها
دوست دیرینه
گفتم نرو
باپای برهنه فقط
درجاده عشق میتوان دوید
تامران هامون ۱۲فروردین
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.