اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

هیچ این روزها هیچ

این روزها سردرگمم همچون کلافی که بهم گره خورده باشد نمیدانم ازبرای کدامین اشتباه اینچنین درهم میپیچم
گرهی کورافتاده درسرنوشتی که بدست خود نوشتم .
بیش به کودکیم می اندیشم وبه او که شروعی دوباره خواهدداشت درراستای به تر زیستن 

منتظرش هستم تا این گره کوررابا تدبیرواحساس وتجربه بازکند نه بادندان بل بادستانی لبریزازعطوفت

تامران

کودکم روزت گذشت ودیگر......

دیروزروزجهانی کودک بود وحتا رمق نداشتم برای کوکم وباقی کودکان برای منو تو وبرای کودکی مان مطلبی بنویسم

اما کتاب پیشنهادی من برای اینهفته ماهی سیاه کوچولو >کودک سرباز ودریا

کودک درونتان همواره درپارک باشد

تامران

کتاب پیشنهادی من برای این هفته اشعارمهدی سهیلی

راستش خوندن اشعارفروغ چاپ 1349 حالی بمن دادکه بعضی ش رو با همراه ضبط کردم

اما این هفته یه کم بدلیل اینکه باید کارسفارشی بنویسم (ترانه) کمی بیشتر شعر خواندم وازغزلهای زیبای مهدی سهیلی لذت بردم به شما هم پیشنهاد میکنم پاییز را با کتب زنده یاد مهدی سهیلی که خیلی مهجورماند و.....ازنیمه بگذرانید

البته یه دوست هنرمند نوازنده دف جناب نعمتی 1700جلد کتابد دارند منم که کرم کتاب ببینید کی رفتم چون مجموعه بسیارارزشمندی ازادبیات جهان دارند ایشان دبیری فرهیخته هستند و خوشا بحال رودباریهای عزیز/

چاکریم.

تامران

درتکیه نشسته ام وزانوانم در بغل

نگاه میکنم شیعیانت را یا حسین (ع)

الحق ، این مریدان همیشگی

دررگشان خون محبت تودارند یا حسین

اما فراتی فاصله ست بین

دیدن وانچیز که عرض میکنم یا حسین

دلم گرفته ست که این هیاهوی شیشه ای

بیش از برای خود ستایست یا حسین

خسته ام از مرثیه های بی معنی

شورش وخلق عالم وماتمم آرزوست یا حسین

رمقی ندارم برای عزای تو...

همنوا با این مردم رنگ شده شوم یا حسین

بیرون که رفته ام درون کوچه ها

مصیبتها دراین ماه بینم یا حسین

موهای نیزه ای وچهره های رنگارنگ

خاکم بسر،برایشان بهانه ای یا حسین

مادر گرسنه وطفلی غنوده در برش

این رسم زمانه جفا کاراست یا حسین

دلگیرم ازیزیدان روزگار

هوس سر بریدن وگناه در سرم یا حسین

غمینم که برای تو دست به سینه نبرده ام

دستان کوتاه ارزشی ندارند یا حسین

دیده ام بارانی ست برای نبودنت

دلم خون اما بودنت هم چاره نیست یا حسین

خوراک واطعام میدهند برای همه

امام من اینجا همه گرسنه اند یا حسین

تبار پاکان که رگ گردنشان نام توست

جزخون دل وفریاد نتوانند یا حسین

قلیل مردمی که درون این صفند

این دو ماه نه بل ده روز عزادارند یا حسین

گیرم من بی اعتقاد وبی ریشه اما ترا

هرگز به ناچار دردلم جا نداده ام یا حسین

اینها چرا دو روز ترا یاد میکنند؟

به جدت قسم شصت روزشان هم اجباراست یا حسین

کنون دلی سیه زدست مردمان دارم

زبانم الکن است از گفتن دیده هایم یا حسین

حاجتی زتو مرا بس که منت بنه

نظاره کن سرگشتگان عاشورا را یا حسین

ترسم زخشم تو که لب فرو بستم

اخر چه میشود این گمشدگان صحرارا یا حسین

امام دلیر وشجاع وآزاده ام

بگذار دهانم بسته بماند یا حسین (ع)

محرم  1391 تامران

رشت شهر بی سرانجام برای فرزندانمان(تامران هامون گیلکا)

درود به همه دوستان

اول ازاینکه دیر به دیر آپ میشم شرمنده دوم بنا به صلاحدید واینکه نمیتونستم جزوه ها رو تایپ کنم(همراه با نت)منصرف شدم

دوم اینکه مدتیه دارم توکل شهروپیرامونم جستجو میکنم فکرکنم حق بدید بعد 3 سال انزوا کمی به رفتارهای اجتمایی نگاه کنم مخلص کلام اینکه تو شهر بدون اقتصاد وشهر خوش گذرونی (البته برای ازما بهترون حالا ازنوع نفتی ورانت تا غیرنفتی وبازاری)

آنچیزکه ازهمه بیشنترخودنمایی میکنه نا مهربانی همشهریان به یکدیگر که اوج آن رو میتونیددررانندگی تجربه کنید چرا؟؟؟؟؟

رشت وکل گیلان به فرهیختگی معروف است(بااحترام به دیگراستانها)اما ما گیلکها کمی دهانمان به فحش بیشتر میچرخد مثال یکی خوب فوتبال بازی میکنه بجای تعریف مودبانه میگیم مادرش را....عجب بازی میکنه فلان فلان شده.(فکربد نکنید مادرش را گفتند پسرت خوب بازی میکند گفته ازاول تو شکم توپ میزده) بگذریم رنج میکشم ازاینکه کمی رفتارمودبانه حتی وقتی با خانواده هستیم نداریم

بنده به همه لبخند میزنم وبرای همه تا حدامکان می ایستم تاجبران بد راندن خودرو شخصی راداشته باشم.

میدانید به این فکرمیکنم با این دود اتوبوسهای شرکت واحد ایا رشت شهری پاکیزه  برای فرزندانمان باقی میماند!!!

بااین برخورد ما امیدی به تربیت نکوی فرزندمان هست!!!!!!

من با این عقل کوچک رشت راشهری بی سرانجام برای فرزندانمان میبینم شماچه؟؟؟؟؟؟؟؟!!!

تامران