اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

اردیبهشت زیبای من

اردیبشت من

بانوی چهل ساله ام

شمیم گیسوان درختانت را

درموطنم میبینم

هیچگاه آمدنت را اینگونه احساس نکردم

شاید زیاد درگیر خود ونواهای خود بودم

اردیبهشت من

ترا میبینم

با زبان پرندگان صدایت میشنوم

نسیمت را نیز حس میکنم

میدانی از وقتی آمدی-

اینبار را گویم

ما بودن را بیش تجربه میکنم.

لااقل تمام حسهای خوبت را برایمان بگذار

تا در زمستان هم ترا داشته باشیم

شاید مثل اسبها در گاه تو

عاشقتر شویم   

تامران هامون

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.