اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

مجری محبوب کودکان ونردبانی برای جوانان چرا زود؟بی خبر؟

13 سالم بود اولین بار که منو دید بهم اجازه داد تو تیم کوچک هنری شهر بازی شهرم کار کنم .عروسک گردانی وموسیقی در دورانی که کار هنری خیلی بود دهه 60 به تدریج این گروه تبدیل به یکی از قوی ترین خروجیها برای تلویزیون شد.تورینتو شعبده باز بین المللی ودوست قدیمی وصمیمی وبهزاد رفیعی محترم پریستول شعبده باز بهمن جهان طلب هنرمندو......

دورانی طلایی داشتیم .مرا به جامعه هنری معرفی کرد وسالیان خوبی رو با هم گذروندیم.

فلش بک به 3 ماه پیش

دیدمش چقدر خوشحال شدم یه تیم کوچک از جوانان رو داشت باز هم لوکیشن شهر بازی وباز هم برای یکماه با او به صحنه رفتن وخلوتی داشتن برای درد دل و روزها دوباره مرور خاطرات خوب موهای سپید ودردی که برایم از ان میگفت .یه شب ساز زدم وشروع کرد به خوندن مثل جمعهای دوستانه قدیم.چه روزی بود.

فلش به دیروز

نبودم وقتی اومدم. مادرم به من خبر رفتنش را با ترس ولزر داد ومن بی اختیار یاد ماه پیش افتادم که با هم حرف زدیم وقرار شد 21 ابان یه دیداری داشته باشیم میخواست عمل کنه ونگران بود.حال خوبی دیشب نداشتم

اخرین عکسها رو با هنرمند خوب گیلانی ساقی زینتی با نسل جوان دارم .وصدایی از او که سال 70 با هم ظبط کردیم وفکر نکنم غیر از خودش کسی داشته باشد.

هنوز هست اما برای کودکان نسل من خیلی زحمت کشید زمانی که دبستانی بودم بارها برای دیدنم برنامه تاتر رفته بودم

افسوس که تنگ نظریها وباز هم شایعه وورود بی اجازه به حریم خصوصی هنرمندان تیغی بد به اساتیدی زد که مستقل عمل میکردند وچه زود یادمان میرود که چرا باید هنرگیلان مثل حلزون حرکت کند

پیروز رفیعی عزیزم همیشه هستی هرگز از یاد نسل من نمیری دوست داشتم ودارم وخواهم داشت و مثل همیشه درمقابل هنر دوبله شما هنر بازی شما در میرزا هنر سالها خاک وحرص خوردن برای هنر ودر مقابل تمام انچیزها که شما رو یه انسان فرهیخته نمود سر تعظیم فرود میاورم.

این یادداشت رو از طرف من همیشه خاک پا ودوست گرامیم تورینتو بپذیر برایت ارامش وراحتی را ازخداوند ارزومندم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.