اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

یک شعرعالی با معرفی همه دوستان شعرپارسی از کویر

درود بر استاد جابر ترمک و استاد محمد جوکار...
تقدیم به شما...تخفهء درویش...کویر.
اول کنم عرض ادب,دستم به روی سینه است
وز روی عرض احترام,پابوش تو چشم من است.
شرح غزل گویی چه خوش,نامت به دنیا جاودان
بی شک تویی استاد عشق,عشقت یه دریا بی کران.
(تقدیم به استاد جابر ترمک )
*****
من می شناسم شاعری از زیر باران آمده!

"نوکاشتی" عرض ادب("مهران" کجاست؟)سلام گرمم برسان.


گر سوی"معراج" می روی پیغام من را برسان

بر او بخوان این شعر من,بر آن"فرامرز" زمان.

"پویا"شود تالارمان از انتخاب این جوان

این شعر های بی نظیر,زیبا ترین اشعرمان.

محبوب عالم را ببین,عرض ادب ای مهربان

"هادی بیابانی"سلام,بازآ بگو از شعر های"بی نشان"

از شعر او"کفشدوزکی"خیس و خجالت خورده است!

آفرین "بهزادپور",آفرین"احمد پور",صد آفزین "کاتوزیان".
*****
گفتم"رسول"مسافر است,"سهراب"کجا یابد تورا؟

"تیماء"اگر گوید غزل,اشکی نمی ماند مرا.

"ستاره"است این"حیدری"روشن شود گاهی ولی

اشعر "گندم"را بخوان,قلبی نمی ماند تورا.
*****

رقص قلم"جوکار"بود,"صحرا شکسته,"ساجده"

لیکن به"اوج"می رسی,از شعر های"مرضیه"

"پاینده"را از بر شدم,از شعر های بی بدیل...

در امتداد آینه بشکن حصار شهر را,با شعر های"فاطمه"(رضوانی)
*****
حرفی نمی ماند تو را بر شعر های(نژاد)هاشمی

ویران شدم از یک کلام,در شعر های"افضلی"

ای کاش که دل روشن شود با شعر های"جهرمی"

"افسون"کند"پاشا"ی شهر, وآن شعرهای"واقعی"
*****
خواهی روی مشاعره؟مشتی غرل با خود ببر!

این"پیر دانا"را ببین,آن شعرهای"ساعدی"

آن"آل سلطان"را ببین!نقدش همیشه وزن بود!

حرف حساب دارد جواب؟این شعرهای ابتری!!!

اینک برو کامل بخوان,آن نقد سید را بخوان.

"سید سرالله"گویدت,رمز و رموز شاعری!

داری خبر بر من بگو از حال و روز"شاکری"

چندی که رفته بی خبر,"سید افضل مصصفوی"

آن شیخ السلام دیار,کم کم افول می کند؟

شاید که همچو"راستگو"شاید که همچو"موسوی"؟

"حدادیان"استاد طنز,آن "محسن"م داستان نویس(درود بر جناب محسن علیمحمدی)

"حسش"چقدر"بی نام"بود,جانم"محمد کاظمی"

مرد"مهاجر"رفته است همچو"امیر هاشمی"

اینک بخوان یک شعر ناب,از شعر های"حاجعلی"

از خاطرات جبهه ها گوید همی"منصور"ما (درود بر جناب عقیلی)

اینک غزل جولان دهد از شعر این"محمدی"
*****
"موسی عباسی"چه خوش شعرش حکایت می کند

آن"مرتضی"آن انتقادش را بخوان,شعرش شکایت می کند.(
درود بر جناب عباسی زاده)
*****
یک شب مرا مجنون کرد,شعری که"مهر"دم زند

اسمش چقدر زیبا بود,آن"محسن مهر"آفرین.
*****
او"ساغر"میخانه است,چون من قلم مستش کند

"مشتاق" روی"مهدی ام",احسنت به تو صد آفرین.
*****
"داوود"شعر انجمن,پنهان شده از هر نظر

لیکن ترانه می کند"هامون"این اشعارمان

"فکرش محال" بود در غزل,اندیشه اش همچو"خیال"

آه ای خدا,"ششخان"برفت,از زورق اشعارمان!
*****
قدری دلم آرام شد,وقتی که گفتم یا علی

ای"فرنگیس" زمان,هم صدایم یا علی.
*****
شعر"عبدالهی"ربود از دست من خونین قلم!

شاید رساند"سائلم"بر من دوباره این قلم.
*****
اشعار"چالاکی" بخوان,"یونس" مرا افسون کرد.

چون شعر آن"نایب مقام"هوش از سرم بیرون کرد.
*****
:نام فامیلت چه بود؟روزی سوالی شد ز من!

گر"صفورا"دیده ای نامش بپرس مانند من.
*****
توهین شده بر طبع من با آن"یکی شعر زلال"

فردا جوابش می دهم,مانند او با یک زلال!
*****
(گفته بودم قلمم بیمار است!
تا زمان بهبود,
اوضاع به همین منوال است.
قلمم این روزها جور دیگر می نویسد!
او فقط می ستاید!
شعر شما بهترین های زمان را!)
"""بیایید با هم مهربان باشیم"""هست اگر قدر ندانی می شود بودو چه تلخ است هست کسی بود شود""""
بنده استعدادی در غزل سرایی ندارم.
ارادتم را بپذیرید.
خاک پای شما".کویر."
التماس دعا.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.