-
قشم لارک وهنگام ،هرمز وچرخهای هنرکه خوب میچرخد
پنجشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1393 10:03
چرخهایی که خوب می چرخند اردیبهشت فصل زیبای سرزمینمان ایران ماه اهالی تاترقشم ،هرمزوهنگام ولارک شد. مدیریت ویژه درپانزدهمین روزماه بهاری که مصادف باروزجهانی تاتربودگامی بلندبرداشته وجشنواره ای بنام اردیبهشت تاتربرگزارکرد.دراین مراسم اززحمت کشان وبرگزیدگان عرصه نمایش وتنی چندازفرهیختگان که عمری درراستای ارتقا واعتلای...
-
خانه بدوش برای ارتزاق بهتر. من حریص ترم؟؟؟؟؟
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1393 02:07
درود به همه درروزهای نخست اردیبهشت که فصل مورد علاقه بنده وخیلیهای دیگراست باید ازلطف دوستانی که برای دیدن برنامه های حقیر دراین مدت به رستوران سورنا تشریف آوردندتشکرکنم .خدمت شماعرض کنم حقیر برای مدت نامعلومی دررشت نیستم اگرکارهایم درست پیش رفت 2ماه دیگربرای هجرت کلی برمیگردم وگرنه 2هفته ای مسافرت هستم وازاونجا...
-
نگاشته هایم درباره مقوله زبان ونگارش که مورئ لطف قرارگرفت
یکشنبه 31 فروردینماه سال 1393 23:46
درود به شما عرض کنم برنامه بیرون تموم شدودوباره باید بخوانم ویاد بگیرم وبعد با اهلش تقسیم کنم اگر وقت یاری کند درادامه همان جزوات تا عناصر زبان نوشتاری برایتان نقل کردم درچندروزآینده تایپ میکنم و سعی حقیر براین است که حداقل کیفیتش بهترازکمیتش باشد.درمورد آهنگسازی هم که بود هم باید بگم چون دارم اونارو بصورت یک کتاب جمع...
-
روزخانمها مبارک وتمدید برنامه درهتل شبستان برای رزرو میتونید ازهمراه حقیراستفاده کنید
پنجشنبه 28 فروردینماه سال 1393 00:21
درود به همه دوستان راستش قرارشد به مناسبت روزخانمها یک هفته دیگردرهتل شبستان اجرای برنامه داشته باشم که آقایون همراه خانمها بیان ودرخدمتشون باشیم .اول اینکه ازحمایت دوستانی که آمدندوبازهم پرسیدند متشکرم بعدش عرض کنم دلیل اینکه پیانو ندارم برای اجرا حجم ساز واوردنشش به طبقه پنجم بودکه قراره اگرماندنی شدیم باجرثقیل بیاد...
-
هتل شبستان واجرای یک هفته آینده حقیر
یکشنبه 24 فروردینماه سال 1393 01:16
درود به همه دوستان خدمت شما عرض کنم خلاصه قراره یه جای ثابت برنامه داشته باشم ودرخدمت هنردوستان البته اگرهنرمند باشم. قراره به مدت یک هفته درهتل شبستان واقع درچهارراه گلسار(همون که شبیه گنبدساخته شده)اجرای برنامه داشته باشم بدون پیانو با یک کیبوردوکاملن بداهه هتل شبستان جدیدترین هتل رشت وبسیاربه روزموردتوجه...
-
پرونده عجیب بنده
پنجشنبه 21 فروردینماه سال 1393 00:25
خدمت شما عرض کنم بنده سال1385ازیه پل روگذرباموبایل سقوط کردم به آسفات زیرگذریقین کنید پهن شدم چون جان پناه نداشت خدامن و زنده نگه داشت ولطفش بی پایان ولی آسیبی به دستم واردشدکه برای یک نوازنده یه فاجعه ست چه برسه به من بعد کم کاری درحد شلمان وکیلم وبی مهری پزشک قانونی چون طرف حسابم دولت بود ویه پیمانکارازجنس همان...
-
تقدیم به آنان که خوب می اندیشند امابد مینویسند
پنجشنبه 7 فروردینماه سال 1393 16:43
برفراز قله ای رفیع وپوشیده ازبرف خواهم ایستادوغریوخودرا سوی ستارگان منتظرشب دررقص پرهیجان بخاردهان،زیرنورماه خواهم فرستادوبه افتخارمردانی سوار برامواج سرود انسانها راخواهم خواند.خواهم خواند چون قصه تلخ سالهای دردمن،افسانه ایستاندن برامواج بی امان سرنوشت بود.
-
کافه پایا و کتاب پیشنهادی برای ایام عید کلبه عمو تم چاپ 1343
پنجشنبه 7 فروردینماه سال 1393 16:34
سلام حتمن ازخوندن این کتاب اگرچاپ اولش رو پیدا کنید لذت خواهید برد .من که ازداخل اتومبیل بیرونش نمیبرم . یک کتاب خریدم بیوگرافی هنرمندان گیلانی متاشفم برای برادران ایکس که چاپش کردند یکی که اصلن هیچ ربطی به هنرنداره اسمش با عکسش اومده واستادان دیگربدلیل عدم وابستگی به ارگان یا جایی(توجه کنید جایییییی) حتی درپانویس هم...
-
تامران و محسن دررستوران سورنااجرای دونفره
جمعه 1 فروردینماه سال 1393 02:35
یادم رفت بگم برنامه تالارپارسیان گذشت به احتمال فراوان بعداز4فروردین همراه دوست خوش صدایم محسن (به ویگن مشهوره)البته صداش هیچ ربطی نداره فکرکنید ابی داره میخونه ابی دهه 50دوستان گیلانی خوب میشناسند.دررستوران سورنا بعد ازبستنی مازیار (ازانزلی حساب کردم )اجرای دونفره داریم .البته دو شب بی سروصدا برنامه داشتیم که جایتان...
-
سال اسب است واسبها همه رام فقط قاچ زینت را محکم بگیر
جمعه 1 فروردینماه سال 1393 02:01
باز هم پشت پنجره اما اینباردیگر 14 ساله نیستم به چهل رسیده ام نمیدانم بادیگران چه فرقی دارم اما هنوز دوست دارم چکمه های لاستیکی بپوشم و به دورن باغ بروم باران شرشر غرولند بزرگترها وبی خیالی محض! با برادرم وپسر عموها وعمه هایم ودخترهای خانواده دور هم باشیم چه خوش بودیم روزگارانی !!!!! درود به همه دوستان وارادتمندم...
-
مجله چلچراغ ازتو دورماندم به قدر10 ماه
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 14:54
چهل افسوس درچهل کنج خانه ام چهل سال آه برای کشیدن داشتم. گاهی باتابش چلچراغ نسیان میگرفتم وگاهی امید .کنون نسیانم مدام امیدم محو اما صدها چلچراغ دراتاقم انباشته است که کودکی فهیم دارد ومثل من چهل سال روبرویش
-
مرگ ......خبرهای ناگوار
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 14:51
دوباره آمدم به جایی که سرانجام همه انسانهاست مکانی که برای برخی خوف وبرای همچو منی ارامش به همراه دارد اما نظاره گربودن مویه وفغان بازماندگان ،رنجی درونم میکارد که نمیدانم باکدامین اشک بایدازرشد نهالش کاست وان را........ مرگ حس خوبی ست اما نمیدانم بعدازنبودنم براطرافیانم چه میگذرد؟؟؟!!!!خصوص فرزندم وهمسرم آنقدرخوب یا...
-
هیچ این روزها هیچ
جمعه 19 مهرماه سال 1392 20:49
این روزها سردرگمم همچون کلافی که بهم گره خورده باشد نمیدانم ازبرای کدامین اشتباه اینچنین درهم میپیچم گرهی کورافتاده درسرنوشتی که بدست خود نوشتم . بیش به کودکیم می اندیشم وبه او که شروعی دوباره خواهدداشت درراستای به تر زیستن منتظرش هستم تا این گره کوررابا تدبیرواحساس وتجربه بازکند نه بادندان بل بادستانی لبریزازعطوفت...
-
کودکم روزت گذشت ودیگر......
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1392 17:44
دیروزروزجهانی کودک بود وحتا رمق نداشتم برای کوکم وباقی کودکان برای منو تو وبرای کودکی مان مطلبی بنویسم اما کتاب پیشنهادی من برای اینهفته ماهی سیاه کوچولو >کودک سرباز ودریا کودک درونتان همواره درپارک باشد تامران
-
کتاب پیشنهادی من برای این هفته اشعارمهدی سهیلی
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1392 02:07
راستش خوندن اشعارفروغ چاپ 1349 حالی بمن دادکه بعضی ش رو با همراه ضبط کردم اما این هفته یه کم بدلیل اینکه باید کارسفارشی بنویسم (ترانه) کمی بیشتر شعر خواندم وازغزلهای زیبای مهدی سهیلی لذت بردم به شما هم پیشنهاد میکنم پاییز را با کتب زنده یاد مهدی سهیلی که خیلی مهجورماند و.....ازنیمه بگذرانید البته یه دوست هنرمند...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1392 01:52
درتکیه نشسته ام وزانوانم در بغل نگاه میکنم شیعیانت را یا حسین (ع) الحق ، این مریدان همیشگی دررگشان خون محبت تودارند یا حسین اما فراتی فاصله ست بین دیدن وانچیز که عرض میکنم یا حسین دلم گرفته ست که این هیاهوی شیشه ای بیش از برای خود ستایست یا حسین خسته ام از مرثیه های بی معنی شورش وخلق عالم وماتمم آرزوست یا حسین رمقی...
-
رشت شهر بی سرانجام برای فرزندانمان(تامران هامون گیلکا)
دوشنبه 8 مهرماه سال 1392 02:10
درود به همه دوستان اول ازاینکه دیر به دیر آپ میشم شرمنده دوم بنا به صلاحدید واینکه نمیتونستم جزوه ها رو تایپ کنم(همراه با نت)منصرف شدم دوم اینکه مدتیه دارم توکل شهروپیرامونم جستجو میکنم فکرکنم حق بدید بعد 3 سال انزوا کمی به رفتارهای اجتمایی نگاه کنم مخلص کلام اینکه تو شهر بدون اقتصاد وشهر خوش گذرونی (البته برای ازما...
-
کتاب پیشنهادی من برای این هفته (کلبه ای آنسوی رودخانه)
پنجشنبه 28 شهریورماه سال 1392 00:24
سلام به همه دوستان گرامی کلبه ای انسوی رودخانه از نوشته های همینگوی چاپ اول علیرغم تمام کهنگی ترجمه اما ترجمان قشنگی از عشق با تفاوت سنی داره!!!!! اینهفته مشغول خوندنشم. ازاستاد رضاپوربابت کند ذهنی درامتحان عذرخواهی میکنم ببخشید بدجوری درگیری ذهنی دارم نمیتونم تمرکز کنم وگرنه پلاتو گفتن و......با یه کمی آرامش درست...
-
استادرضاپورعزیز سپاس
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1392 00:42
درود به همه راستش وقت امتحان نشد بااستاد خلوت کنم همیشه میگوید:زبانم رانمیفهمد "هرگزبرایم فرصت نشد بگویم برای این زبان سالها ازمردم گریزان بودم بگذریم ازآقای رضاپور بسیارمتشکرم چون اموختم وقتی آکادمیک کاری رو یاد میگیری وتجربه روکنارش میگذاری جواب میده امیدوارم نمره امتحانم خوب شه تشکرمیکنم برای تمام جلسات...
-
چه برایت بگویم؟؟؟بمانم یا بروم؟؟؟
چهارشنبه 20 شهریورماه سال 1392 00:38
میگفتم ماهی لب بسته رااندیشه قلاب نیست اما قلاب احساست رافراموش نکرده بودم میترسیدم دوباره دامت را درآب بیاندازی میدانی تمام طعمه های بودنمان شیرین است هجویات تامران
-
بچه های ارکسترمن
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1392 02:22
یه تشکر ازدوستان هم بندی من(منظورم بندموزیکه) راستش یه چندوقتیه دارم بایه ارکسترنیمه حرفه ای کارمیکنم نمیدونم نسل جدید چرا میخوان باتمرین همه چی رو درست کنن!!!تمرین فقط باید شخصی واختصاصی باشه بعد با تفکرجمعی مطرح واجرا شه ازنوازنده ویلن ایرانیم مجتبا ممنونم برای احساسی که داره ازامین که گاهی درام ش ریپ میزنه ولی...
-
کتاب پیشنهادی من برای این هفته ارزوهای بزرگ(نوستالوژی روزهای بارانی در رشت)
جمعه 15 شهریورماه سال 1392 01:43
سلام ودرود به همه اینهفته من کتاب آرزوهای بزرگ البته ترجمه اولش رو دست گرفتم که بخونم اولین بار کلاس چهارم دبستان بودم که خوندم بعدش یادم نیست 2بار یا یک بار تکرارشد. بهتون پیشنهاد میکنم درآخرتابستان باآرزوهای بزرگ پاییز رو شروع کنید. راستی از بازدید استاد رضا پور متشکرم و ازنقدشان سپاس انجام وظیفه کردم قالب عوض...
-
چلچراغیها همه رادیو 7(برنامه ای که روش فکرمیشه بعد اجرا تقدیم به دوستان هنرمند این برنامه)
پنجشنبه 14 شهریورماه سال 1392 02:38
آقای ضابطیان اگر خاطر شریف باشد سالیان پیش کمی برای چل مینوشتم بادیدن شما ودیگر دوستان دلگرم میشوم که خود را به کم نفروخته ام ودرانزوای خویش به انانکه خود را بیش مینامند میخندم. بگذریم ازهمه دوستان متشکرم برای اجرای خوب نمیگم عالی چون گاهی قاطی هم داره مثل خوندن برخی از هنرمندان یکی ازدست نوشته هایی که گاهی شعر...
-
چلچراغیهای گرامی این کتاب رو ازدست ندید (شهری که بروی دستانش راه میرفت)
یکشنبه 3 شهریورماه سال 1392 01:34
راستش امروز غرق در کتاب آقای رضاپور شدم بسیارزیبا اما کمی .....همش احساس میکنم اگر در زمان حال ایشان مینوشتند(منظورکتاب نامبرده است) سلیس تر و زیبا تر میشد حرفی از موضوع نمیزنم ولی اگر پیدا نکردید همین جا نظر بگذارید تا با امضای استاد برایتان بفرستم قیمتش هم زیاد نیست 3500تومان(البته پشت جلد نوشته) من لذت میبرم وخط به...
-
داس
شنبه 2 شهریورماه سال 1392 02:34
نه همچون کوههای روبرویت محکم نه مانند دشت پشت سرت فراخ نه مثل درختان سدراهت کوتاه بنگر من همین گندم زارتازه روییده ی سبزم تومرا میرقصانی ای وزش اردیبهشت ملامتت میکنم اما قدمیکشم نگاهکن تاموعد داس برتنم تحملت میکنم تامران اردیبهشت 92.همدان تحملت کردم ودیگر برایم بیش ازاین صبر ممکن نیست تحمل هم اندازه دارد انگاه که داس...
-
کتاب پیشنهادی من برای این هفته از استاد رضا پور
چهارشنبه 30 مردادماه سال 1392 01:08
استاد رضاپور یکی ازبزرگوارانی ست که درمحضرایشان بسیار میاموزم امروزلطف نمودند وکتاب خود را با عنوان: شهری که بروی دستانش راه میرفت رو به همه تازه خبرنگاران کلاس(همچون من) هدیه کردند من با اینهمه سال(از3.5سالگی سواد داشتم) رمان خواندن کمترنویسنده ای دیدم که بتواند داستانی را در مکان وموقعیت کشوردیگری به تحریر درآورد....
-
از دوست خوبم گیکو.
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 00:39
چه ها خیلی ناراحتم!... چن روز پیش دختر خالم ک پرستاره ی اتفاق وحشتناک واسش افتاد!... ی پسره ک دیابت داشته یکی دوماهی میرفته پیش این ک انسلین بزنه! .... اینم چون میبینه پسره خیلی مظلومه تحویلش میگیره و باهاش رابطه ی خوبی داره!.... پسره عاشقش میشه و بهش میگه ک دوسش داره!...خلاصه ی مدت دس از سر این برنمیداره و هی میادو...
-
از دوست خوبم گیکو.
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 00:37
چه ها خیلی ناراحتم!... چن روز پیش دختر خالم ک پرستاره ی اتفاق وحشتناک واسش افتاد!... ی پسره ک دیابت داشته یکی دوماهی میرفته پیش این ک انسلین بزنه! .... اینم چون میبینه پسره خیلی مظلومه تحویلش میگیره و باهاش رابطه ی خوبی داره!.... پسره عاشقش میشه و بهش میگه ک دوسش داره!...خلاصه ی مدت دس از سر این برنمیداره و هی میادو...
-
افسانه منو سرنوشت
یکشنبه 27 مردادماه سال 1392 00:32
برفراز قله ای رفیع وپوشیده ازبرف خواهم ایستادوغریوخودرا سوی ستارگان منتظرشب دررقص پرهیجان بخاردهان،زیرنورماه خواهم فرستادوبه افتخارمردانی سوار برامواج سرود انسانها راخواهم خواند.خواهم خواند چون قصه تلخ سالهای دردمن،افسانه ایستاندن برامواج بی امان سرنوشت بود.
-
تولدت مبارک سپنتای من
شنبه 19 مردادماه سال 1392 03:48
سپن کوچک من زود برگیرکمان/سهمگین تیرت را/سینه چله نشان /جمع کن نیرورا /بگشا بازورا گره کن ابرورا وبیفکن دردشت/ لیکن اینجا هدفت /نیست مرزایران /درنبردتوران/سپن م فرزندم/هدفت دیواریست/آسمان سای وخشن /که گرفته ست کنون /تن بابای تورا درآغوش/کرده خورشیدجهانتاب برایش خاموش/ونهاده ست مدام گرهی برابروش/پسرم نوگل من/باکمانت...