اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

هتل شبستان واجرای یک هفته آینده حقیر

درود به همه دوستان خدمت شما عرض کنم خلاصه قراره یه جای ثابت برنامه داشته باشم ودرخدمت هنردوستان البته اگرهنرمند باشم.

قراره به مدت یک هفته درهتل شبستان واقع درچهارراه گلسار(همون که شبیه گنبدساخته شده)اجرای برنامه داشته باشم بدون پیانو با یک کیبوردوکاملن بداهه هتل شبستان جدیدترین هتل رشت وبسیاربه روزموردتوجه اکثرمیهمانان است چون بطوراستانداردی .....تعریف نکنم دیگرهتل دارها ناراحت بشن .قراره صدای نخراشیده بنده رو با کلی نوستالوژی دررستوران وکافی شاپ شبستان تحمل کنید. راستی چند شب رستوران سورنا برنامه داشتم با محسن اجرای دونفره کلی چسبید وجاتون خالی . دوستان غیرگیلانی بنده که تشریف می آورید رشت میتونید با رزرو تماس بگیرید رشتی ها هم که دیگه میدونن کجاست هنوز این خبر منتشر نشده من داغ داغ نوشتم از فردا هستم درخدمت اینم برای اردیبهشت که دوباره میرسه> نه همچون کوههای روبرو محکم نه مانند این دشت فراخ نه مثل درختان نارس کوتاه بنگر من همین گندم زارتازه روییده سبزم تومرا میرقصانی ومن وزش اردیبهشت ملامتت میکنم اما قدمیکشم نگاه کن تا موعد داس برتنم تحملت میکنم تامران.همدان دی ماه 1392

پرونده عجیب بنده

خدمت شما عرض کنم بنده سال1385ازیه پل روگذرباموبایل سقوط کردم به آسفات زیرگذریقین کنید پهن شدم چون جان پناه نداشت خدامن و زنده نگه داشت ولطفش بی پایان ولی آسیبی به دستم واردشدکه برای یک نوازنده یه فاجعه ست چه برسه به من

بعد کم کاری درحد شلمان وکیلم وبی مهری پزشک قانونی چون طرف حسابم دولت بود ویه پیمانکارازجنس همان پرتقال فروش خودمون که باید یافت .امسال بعدازدردسرهای فراوان (خلاصه میکنم داستانش زیاده)

آقای فداکار(که اسمش هیچ ربطی به شخصیتش ندارد)پیمانکارپروژه آنزمان را پیداکردیم وکیل دیگرم تلاش فراوان و3کارشناس مجدد وهوچی بازیهای پیمانکاروقت بازدید ازمحل وعکس شاپ شده اش و.....جالب است حکم سال 1386 این پرونده حقوقی که همه چیزش مشخص بود بطورکل درحال مالیده شدن است آنهم با کمی دست بجیب کردن پیمانکار نمیدانم تا کی بایدبه مچ دستم نگاه کنم وآه بکشم وهم شکرکنم که هنوزسازمیزنم اما زندگی شش ماه دربستر بدون خوردن غذای جامدی وبیمارستان وعقب ماندن زندگی وفرزندو...

منظورم این است اگر پول دارید دراین ملک پیروزید وگرنه باید سماق بمکید که هیچ حق هم خبری نیست.د.وستان وکیل بنده که همه خبره هستند هشداردادندکه مساله پول است

ببخشید کمی پریشان نوشتم اخه با موبایل کانکت شدم ونتونستم بخونم چی گفتم فقط بدونید اگرازدولت دیه بخوای خونت پای خودته .

امیدوارم برعکس من که امسال نتوانستم خوب براسب سوارشوم شما سالتون رو خوب اغاز وبه نیکی به پایان برسانید.

تقدیم به آنان که خوب می اندیشند امابد مینویسند

برفراز قله ای رفیع وپوشیده ازبرف خواهم ایستادوغریوخودرا سوی ستارگان منتظرشب دررقص پرهیجان بخاردهان،زیرنورماه خواهم فرستادوبه افتخارمردانی سوار برامواج سرود انسانها راخواهم خواند.خواهم خواند چون قصه تلخ سالهای دردمن،افسانه ایستاندن برامواج بی امان سرنوشت بود.

کافه پایا و کتاب پیشنهادی برای ایام عید کلبه عمو تم چاپ 1343

سلام حتمن ازخوندن این کتاب اگرچاپ اولش رو پیدا کنید لذت خواهید برد .من که ازداخل اتومبیل بیرونش نمیبرم .

یک کتاب خریدم بیوگرافی هنرمندان گیلانی متاشفم برای برادران ایکس که چاپش کردند یکی که اصلن هیچ ربطی به هنرنداره اسمش با عکسش اومده واستادان دیگربدلیل عدم وابستگی به ارگان یا جایی(توجه کنید جایییییی) حتی درپانویس هم سطری ندارند که دلملن خوش باشد بعدش حقیر برای چاپ کتاب آهنگسازی باید از هفتاد رستم بگذرم(تعبیر بد نکنید)منظورهفتاد سانت رستم نیست .

بگذریم امیدوارم با بی پولی بسازید ودلتون خوش باشد البته که شاعری میفرماید اگرمن هرغلطی میکنم بتو چه اما خود این شاعرهم کسی برایش تره خورد نمیکرد اما الان با پول ارکستر فلارمونیک لوس آنجلس رو خریده برای یه کاری که کپی شده ازامیر ارام به نظر میرسه (برخیز شتربانا) دوستان گل گاهی اوقات برخی ازروزها درکافی شاپ پایا(همون پیانو سابق) میرم یه قهوه ای بخورم چند ساعتی اونجا درخدمت دوستان هنرمند هستم وبرنامه که نمیشه گفت اما چندآهنگ با پیانو اجرا میکنم قدمتان روی چشم .این مکان بسیار خوب در گلسار صابرین طبقه سوم پاساژ قدیمی که ویدئو کلوپ

تامران و محسن دررستوران سورنااجرای دونفره

یادم رفت بگم برنامه تالارپارسیان گذشت به احتمال فراوان بعداز4فروردین همراه دوست خوش صدایم محسن (به ویگن مشهوره)البته صداش هیچ ربطی نداره فکرکنید ابی داره میخونه ابی دهه 50دوستان گیلانی خوب میشناسند.دررستوران سورنا بعد ازبستنی مازیار (ازانزلی حساب کردم )اجرای دونفره داریم .البته دو شب بی سروصدا برنامه داشتیم که جایتان خالی .هرکدوم ازگیلکها یا دوستان هموطن تشریف آوردید قدمتان روی فرش قرمز فقط عرض کنم مجرد راه نمیدهند البته بستگی به مجردش داره!!

اگرازصدای حقیر سردردنمیگیرید تشریف بیاورید سورنا

سال اسب است واسبها همه رام فقط قاچ زینت را محکم بگیر

باز هم پشت پنجره اما

اینباردیگر 14 ساله نیستم

به چهل رسیده ام

نمیدانم بادیگران چه فرقی دارم اما هنوز

دوست دارم چکمه های لاستیکی بپوشم و به دورن باغ بروم

باران شرشر غرولند بزرگترها وبی خیالی محض!

با برادرم وپسر عموها وعمه هایم ودخترهای خانواده دور هم باشیم

چه خوش بودیم روزگارانی !!!!!

 درود به همه دوستان وارادتمندم شرمنده مدتی نبودم  اگر بگویم کارزیاد دروغ گفته ام ازشما چه پنهان یکی اززوایای زندگی هنرمندانی که اکتسابی نیستند افسردگی گاه وبی گاه شان است که تن میتاراندوفامیل به هم میریزد افسردگی بهمراه سرخوردگی جزیی ازهنراست هرکه این رادارد هنرمند واقعی ست باقی برای زرق وبرق آمده اند نه برای رتق وفتق...درست نوشتم؟؟؟غلط املایی نداره ؟؟؟همین جا بگم استاد حقیرآقای رضا پور را در سازمان دیدم متاسفاته روی انتقادرانداشتم وگرنه میگفتم رفتار دفتردارشان درخور استادی ایشان وانسان دوست بودن ایشان....بگذریم

حضورشما عارضم که نفسی بیرون وبرون میشود .دلم برای فضای مجازی تنگ شده بدلیل غم ارتزاق هوزآبونه تلفن مانده اگر چه صورتمان از سیلی زهردار روزگار سرخ است اما.....

تنبلی مفرط درحد اینکه نمازها هم قضا شود دروغگو نیستم اما 2 ماه میشود که نمازهایم رانیم بند میخوانم باده هم نیست که دغل کند(غلط املایی؟؟؟؟)

بگذریم (چقدرمن میگذرم)میدانیدتمام زندگیم براثرهمین گذشتنها هدرشد.

ازشهرستان مرا میخواهند اما با 35 سال نه بیشتر من چه کنم که به چهل رسیده ام

همیشه ارزویم این بود که در50 سالگی مرا بشناسند البته درصورت پختگی

هیچ نبودم وهیچ نیستم وهیچ نخواهم بود اما آنچیز که من دارم آنها که تا آخرراه رفته اندهم ندارند آرامش. راضیم به مرگ وچیزی شیرینترازمرگ برایم نیست.گرچه همسرم مرا نکوهش میکند که سه قسمت هستم وفقط سهم خودم رامیتوانم بمیرانم اما......

ول کنید درددل یه خل وچل به چه کارتان میاید.خبری خوب که حقیر امکان دارد ازهفته اینده درتالار پارسیان واقع درجاده تهران بعدازسه راه شهر صنتی با یکی از خوانندگان خوب رشت دوست عزیزم رضا حسینی (30 سال تجربه پشت این اسم است رشتیها میدانند) اجرای برنامه داشته باشم تبلیغ نمیکنم اما اگر دوست دارید تشریف بیاورید قدمتان روی فرش قرمزپرسیان واگرخیلی نزدیک بودیدروی قلب بنده ورضا

خیلی وقت بود چیزی ننوشته بودم.

کسانی که شماره حقیر رو دارند درتماس هستند باقی هم کم وبیش میبینم.مخلص دوستانی که جویای حال من هستندوکم کاریم .چاکرتمام انانکه مرا میخواهند بشناسند(خودمونیم بهتراست نشناسند)

راستی یادم رفت از اجرای ضعیف آقای علویان ولی متن قوی زیبا روان وپراحساسشان متشکرم ایکاش رادیو هفت کمی به امثال حقیر هم فرصت میداد امثال من که ده سال برای چگونگی تفکردورواندند 75 تا الان میشه 10 سال؟؟؟؟؟؟؟

پیرووووز باشیییییدآقای ظابطیان عزیز

نوروزتون پیشاپیش خجسته باد سالی به تر ازپارسال را برایتان ارزومندم وسالیان دراز در پی هم نیز همچنین.

نثر من لنگ  میزنه شرمنده.یه نکته دیگه اینقدرنیامدم که عقده ای شدم تو فیس بوک برخی دوستان برایم بصورت پیام کاربرای تنظیم ارسال میکنند لطفشان مستدام اما حدود یکسالی میشه فک کنم فیس بوک نرفته ام ازبچه بازی شدنش ازاینکه قدیمیها هم اد میبندند مزاحمتها ناهنجاریهای نوجوانان البت که همه نیستند اما چه کنم ازاری که ازرفتارهای اجتمایی میبینم ازمادرزن هم نمیبینم(مادرهمسرم برمن ببخشاید چون خودشان فرهنگی هستند با قلم لق اشنایی دارند)خلاصه اینکه تا پایان فروردین ماه که کارهای عقب مانده ام راتکمیل کنم برای بدقولی تازه جایی ندارم همین الان شم امیریاشا ازهمه جلوتره ولی کارش هنوزآماده نیست میگم جلوتربرای اینکه حقیراولین آهنگشو سال81ساختم که خودش هم نداره.

تامران هامون گیلکا رشت 1392/12/9

امشب باید بگم عیدهمگی مبارک تا این یادداشت رو بذارم سال نو شد

ماهی را درتنگ محصورنکن تنگ رابا قرمزمواج اذین کن بدان که خداوندامسال را با خوبیها برایت تزیین میکند.امسال اسبها رم نمیکنند تامیتوانی بتاز فقط قاچ زینت رامحکم ببند روزگار اسب رهوارمیخواهد وصبری همانند یعقوب

سال نو شما وخانواده محترمتان وانها که دوستشان دارید خجسته باد.

 

 

 

مجله چلچراغ ازتو دورماندم به قدر10 ماه

چهل افسوس درچهل کنج خانه ام چهل سال آه برای کشیدن داشتم. گاهی باتابش چلچراغ نسیان میگرفتم وگاهی امید .کنون نسیانم مدام امیدم محو اما صدها چلچراغ دراتاقم انباشته است که کودکی فهیم دارد ومثل من چهل سال روبرویش

مرگ ......خبرهای ناگوار

دوباره آمدم به جایی که سرانجام همه انسانهاست

مکانی که برای برخی خوف وبرای همچو منی ارامش به همراه دارد

اما نظاره گربودن مویه وفغان بازماندگان ،رنجی درونم میکارد که نمیدانم باکدامین اشک بایدازرشد نهالش کاست وان را........

مرگ حس خوبی ست اما نمیدانم بعدازنبودنم براطرافیانم چه میگذرد؟؟؟!!!!خصوص فرزندم وهمسرم

آنقدرخوب یا بد زیستم که ازخواب ابدی نهراسم واغوشم رابرویش بگشایم

شمامکانی به این آرامی را دوست ندارید؟؟؟همه یکسان یک قبا...دنیای پرهیاهورا میپسندید؟؟؟بگذارید رازی برایتان بگویم مکان خفتن ابدی من درست مشرف به سفیدرود(زمانی کبیر)است زیردرخت کهنسالی که سالهای نوجوانیم مکانی برای خلوت کردن ونوشتن بود حتا نیمه شبان .مرگ فرمول عجیبی ندارد فقط درکش کمی دشواراست تنها امیدم این است انقدرگنه کارنباشم که با عذاب بمیرم.مرگ راحت وبدون دردسر وسربارنبودن ازهمانهایی که میگویند :خوش به سعادتش شب خوابید وصبح پیوست"ازشما چه پنهان چندسالی آرزویم ندیدن فردا بود واکنون برهرآنچه خالقم برایم بگشاید پای ره مینهم شاید قدمهایم بروی فرشی که خدا برایم گسترده بود لرزه ای ازتردیددرزانوان داشت اما کنون درمیانسالی عاقل ترشده ام وبیشتربه مرگ می اندیشم اگرچه کودک درونم همیشه پارک میرود وبد هم میرود تا جایی که گاهی گم میشود.

صدای صوت قرآن میاید وضجه زنی که با آن درهم میامیزد با اینگونه هارمونی اکثرما آشنا هستیم.

همه سیه پوش غیراز4یا5نفر باقی مثل قدیم که همه احساساتی میشدند نه اشکی میریزند ونه...شاید همه فکرگرفتاریها هستند شاید اگرروضه ای خوانده شود ......چه جماعتی هستیم با نوای کتاب مقدس ما یاد مرگ وبا شنیدن روضه یاد بدبختیهای روزمره می افتیم این تمام انچیزیست که میبینم وبمن هی میزند

دیروز سلاممان گرم وگیرا بود وامروزاما درچاله های ارتزاق فریاد همدیگر رانمیشنویم گرداب مرگ هم نمیتواند مارا بهم نزدیک کند.صدای ضجه ومویه این زن که نمیدانم کیست آزارم میدهد.خدامن راببخشد اما فکرمیکنم برای خودنمایست چون متوفا سنی داشته بیش از60.بگذارید برای همه ارمیدگان دراین مکان متبرک ارزوی رحمت آرامشی ابدی آرزوکنم وخودرو راروشن کرده ودور شوم.

عمری بیش از عمرمفید را برایتان ارزومندم.

تامران .رشت.بقعه متبرکه .

بعدازنوشتن این یادداشت متاسفانه یکی ازدوستان متصل به هنرکه سالهازحمت تدارک دیدن صوت برای ارکسترها وبعد تاهمین دم آخرتالارباران روتحت مدیریت داشت شهروزبازرگان به خدایش پیوست ومن فقط به هفت رسیدم ودوستان هنرمند بیشماری رو زیارت کردم.برای همسرش وفرزندانش آرزوی صبردارم جایش همیشه خالیست

درضمن دیروز سال استاد پیروزرفیعی بود وچقدرغمگین شدم وقتی دیدم زودازیادها میروی برای سارمن وسیامک هم بهترینهاروآرزومندم جای پیروزهم همیشه خالیست.