اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!
اندک سوادی که دارم

اندک سوادی که دارم

دردهایی که اززندگی میکشیم گاهی هم لذت!

عشق کمرنگ که هیچ بیرنگ شده

چه بگویمت که مناسب سن تو باشد چه گویمت که ناگفتنم بهتراست

نمیدانم اگر به گلهای حیاط خانه هم همینطورسر میزنی حتما خارهایش دستت را میگزند

حالا که من خارم اصلا بهترکه سرنمیزنی ونمیزنگی

خاصیت مثل تو این است

به فکرهمنشینی با ستاره هایت باش

و به فکرهم آغوشی با او که هنوزدوستش داری

فقط مرا از این دوئل رها کن

من آدم نمیکشم

احساسم را میکشم

گفتم بارها گفتم همه جا

دیگر برای هیچ زنی مرد واقعی نمیکشم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.