ز آنسوی آبگینه حایل/ درفرصت مجال میعا د گفت:فرزندم / گردوئی که دراین باغ کاشته اید باغی که زردی رویش / وباغبان قیچی بدستش / که گوئی مدام است / ازحاصلش شود که نصیبی برید؟ / امیدسبزی اش هنوزهست؟ / گفتم:پدرم/ تیمارجدی این نازنین نهال /برچیدن ثمری مستدام را/نزدیک میکند تامران تهران 1376